مرداب به رود گفت:
چه کردی که زلالی ....؟
جواب داد گذشتم......!
که به هنگام خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا جرا من عصبانی باشم
با محبت شاید گرهی بگشایم
با خشونت هرگز...
باخشونت هرگز.....
باخشونت هرگز......